تور باکو – ژانویه سیاه (به زبان آذربایجانی: Qara Yanvar) یا ۲۰ یانوار ، همچنین به عنوان شنبه سیاه یا قتل عام ژانویه شناخته می شود ، به دنبال یک وضعیت اضطراری در هنگام انحلال اتحاد جماهیر شوروی و سرکوب خشونت آمیز جمعیت غیرنظامی باکو در ۱۹-۲۰ ژانویه ۱۹۹۰ بود.
دبیرکل حزب کمونیست اتحاد جماهیر شوروی، میخائیل گورباچف و وزیر دفاع دمیتری یازوف ادعا کردند که اجرای قانون نظامی برای خنثی کردن تلاشهای جنبش استقلال جمهوری آذربایجان برای سرنگونی دولت آذربایجان شوروی ضروری است. براساس برآوردهای رسمی ، ۱۴۷ غیرنظامی در آذربایجان کشته شده اند ، ۸۰۰ نفر نیز زخمی شده اند و پنج نفر نیز مفقود شده اند. اما تعداد غیررسمی تعداد قربانیان را ۳۰۰ کشته اعلام کرده است. بعداً ، در سال ۱۹۹۵ ، گورباچف با بیان اینکه: “اعلام وضعیت اضطراری در باکو بزرگترین اشتباه سیاسی من بود” از آذربایجان عذرخواهی کرد.
ژانویه سیاه به عنوان تولد دوباره جمهوری آذربایجان دیده می شود.
ژانویه سیاه یا ۲۰ یانوار
در دسامبر ۱۹۸۹ ، آذربایجانی هایی که در مناطقی با مرز ایران زندگی می کردند نرده های مرزی را پاره کردند و خواستار ارتباط نزدیک تر با آذربایجانی های قومی ساکن در ایران شدند. مقامات محلی جلیل آباد تسلیم آشوبگران شدند و دولت را به جبهه مردمی آذربایجان تبدیل کردند. پس از آن ، گردش غیر خشونت آمیز دولت لنکران به جبهه مردمی دو هفته بعد دنبال شد.
در ۹ ژانویه ۱۹۹۰ ، اتحاد جماهیر شوروی سابق و اتحاد جماهیر شوروی ارمنستان رای داد که قره باغ را در بودجه خود بگنجاند و به ساکنان خود اجازه داد که در انتخابات ارمنستان رأی دهند ، بنابراین به اقتدار شوروی و صلاحیت آذربایجان بی اعتنا بودند و باعث خشم در سراسر آذربایجان شدند. این عمل منجر به تظاهرات هایی شد که خواهان برکناری مقامات کمونیست آذربایجان و خواهان استقلال از اتحاد جماهیر شوروی بودند. طبق گفته های دیده بان حقوق بشر ، لفاظی های آنها “به شدت ضد ارمنی” بود. در ۱۲ ژانویه ، جبهه مردمی کمیته دفاع ملی را تشکیل داد که دارای شعباتی در کارخانه ها و دفاتر در باکو است تا مردم را برای نبرد با ارامنه بسیج کند.
مقامات محلی آذربایجان به دلیل نزاع های داخلی و اختلافاتی که توانایی عملکرد آنها را فلج کرده بود ، نتوانستند نظم را برقرار کنند. مقامات جمهوری آذربایجان همچنین به سربازان ۱۲ هزار نفری وزارت امور داخله دستور دادند که از مداخله در شورش های باکو خودداری کنند و یگان های بیشمار ارتش و ناوگان شوروی پادگان باکو و شناور کاسپین برای متوقف کردن شورش ها مداخله ای انجام ندادند. در ۱۳ ژانویه ، جنایات گسترده ضد ارمنی آغاز شد که منجر به مرگ نود نفر شد ، در حالی که هزاران نفر فرار کردند یا توسط ارتش اتحاد جماهیر شوروی تخلیه شدند.
در ۱۵ ژانویه ، مقامات شرایط اضطراری را در سایر مناطق آذربایجان (اما نه در باکو) اعلام کردند. در همین زمان ، از ترس مداخله مقامات مرکزی شوروی ، فعالان جبهه مردمی محاصره پادگان های نظامی را آغاز کردند. آنها قبلاً در تعدادی از مناطق آذربایجان کنترل حقوقی را به دست گرفته بودند.
در ۱۸ ژانویه ، جبهه مردمی به هواداران دستور داد تا با استفاده از صدها ماشین ، کامیون و اتوبوس ، مسیرهای اصلی دسترسی به باکو را سد کنند. روز بعد ، مقامات اتحاد جماهیر شوروی نمایندگان و مقامات محلی آن را تخلیه کرد و آنها را به سمت پست های فرماندهی نظامی در حومه شهر که در آن وزیر دفاع شوروی دیمیتری یازوف و وزیر کشور وادیم باکاتین قرار داشتند، گماشتند.
در ۱۹ ژانویه ، هیئت رئیسه عالی اتحاد جماهیر شوروی این حکم را امضا کرد که توسط م. گورباچف امضاء شد ، و اوضاع اضطراری را در باکو و برخی مناطق دیگر در اتحاد جماهیر شوروی آذربایجان معرفی گردید. در این فرمان آمده است:
در رابطه با تشدید چشمگیر اوضاع در شهر باکو ، تلاش نیروهای افراط گرای جنایتکار برای برچیدن قدرت از طریق سازماندهی ناآرامی های گسترده با مقامات رسمی دولتی و به نفع حمایت و امنیت شهروندان ، هیئت رئیسه اتحاد جماهیر شوروی ، با هدایت بند ۱۴ ماده ۱۱۹ قانون اساسی اتحاد جماهیر شوروی ، حکم می دهد: از ۲۰ ژانویه ۱۹۹۰ وضعیت اضطراری را در شهر باکو اعلام کنید.
اواخر شب در ۱۹ ژانویه ۱۹۹۰ ، پس از تخریب ایستگاه تلویزیونی مرکزی و خطوط تلفن و رادیو توسط نیروهای ویژه اتحاد جماهیر شوروی ، ۲۶۰۰۰ سرباز اتحاد جماهیر شوروی وارد باکو شدند و از طریق سنگرها به یکدیگر حمله کردند تا جبهه مردمی را به هم بزنند. همانطور که توسط میخائیل گورباچف ادعا شده است ، افراد مسلح جبهه ملی آذربایجان بر روی سربازان آتش گشودند ؛ اما ، یافته های سازمان غیر دولتی سپاه مستقر در مسکو هیچ مدرکی در مورد “مبارزان مسلح جبهه مردمی آذربایجان” نیافت.
سازمان مستقل شیلد که متشکل از گروهی از حقوقدانان و مأمورین ذخیره شده بود، نقض حقوق بشر در ارتش و عملیات نظامی آن را مشاهده کرد ، نتیجه گرفت که ارتش جنگی علیه غیرنظامیان خود انجام داده و خواستار آغاز تحقیقات جنایی علیه وزیر دفاع ، دیمیتری یازوف ، که شخصاً رهبری این عملیات را انجام داده بود شد. مقامات وزارت کشور جمهوری آذربایجان به فعالان جبهه خلق کمک کردند تا با تهیه اسلحه ، تجهیزات فنی و اطلاع رسانی به آنها در مورد حرکت واحدهای ارتش ، به آنها در ایجاد آشفتگی کمک کنند.
سربازان به معترضین حمله کردند و به سمت جمعیت شلیک کردند. تیراندازی به مدت سه روز ادامه داشت. با این حال ، وضعیت اضطراری تنها چند ساعت پس از شروع حمله ، در معرض دید عموم مردم آذربایجان قرار گرفت ، در حالی که بسیاری از شهروندان قبلاً کشته و زخمی شدند و در خیابان ها ، بیمارستان ها و سردخانه های باکو قرار داشتند.
براساس یک گزارش ، ۹۳ آذربایجانی و ۲۹ سرباز شوروی در درگیری های خیابانی کشته شدند. در گزارش های دیگر آمده است که در این درگیری ها ۲۱ سرباز کشته و ۹۰ نفر زخمی شدند. با این حال ، چگونگی کشته شدن سربازان هنوز مورد اختلاف است. مقامات شوروی ادعا کردند که تلفات این سربازان در نتیجه مقاومت مسلحانه بوده است ، اگرچه برخی از سربازان می توانستند قربانی آتش دوستانه شوند.
برآوردهای دیگر نشان می دهد که بین ۱۳۳ و ۱۳۷ غیرنظامی یا تعداد غیررسمی ۳۰۰ کشته شدند. ۸۰۰ نفر زخمی شدند و ۵ نفر نیز مفقود شدند. ۲۶ نفر دیگر نیز در مناطق نفتچالا و لنکران کشور کشته شدند.